او نقاشی را به صورت تجربی نزد تعدادی از هنرمندان ایرانی آغاز کرد. از سال 1356 سرپرستی نگارخانه آبی بابل را به عهده گرفت و از همان زمان به بعد به آموزش نقاشی کودکان و نوجوانان مشغول شد.
نخستین نمایشگاه جمعی اش در خانه جوانان ساری در سال 1350 و نخستین نمایشگاه انفرادی اش را در سال 1356 در نگارخانه آبی بابل بر پا شد. از آن تاریخ بیش از 52 نمایشگاه انفرادی در شهرهای مختلف به ویژه در نگارخانه آبی بابل و گالری سیحون تهران برگزار کرده است.
او که دیپلم کشاورزی خود را در سال 1351 اخذ کرده است، در نمایشگاه هایی از جمله، نخستین دو سالانه نقاشی ایران، پنجمین دو سالانه نقاشی ایران، دومین دو سالانه نقاشی معاصر جهان اسلام، صد سال هنر ایران، نمایشگاه بین المللی در فلورانس، پکن، ونیز، چهارمین دو سالانه شارجه، نمایشگاه نقاشی در گالری الدهام انگلستان، موزه لیتون هاوس لندن، سوئیس و شانگهای چین شرکت داشته است.
حضور نصرالهی در "گروه نقاشان آزاد"، او را در فضایی روشنفکرانه، فعال و با انگیزه قرار داد، و فرصتی شد تا ضمن آشنایی با نوگرایی و برخی از نقاشان نوگرا، در جریان اندیشههای رایج روشنفکری نیز قرار بگیرد.
منتقدان هنر درباره آثارش گفته اند: او با انواع رنگهای آبی و سبز زندگی میکند. در آثارش حرکت موج میزند و از عناصر به گونهای کمک میگیرد که بیننده احساس حرکت میکند.
در کنار رنگهای عمدتا آبی فیروزهای- نماد هنر اصیل ایرانی، سبز، سرخ و صورتی، عنصر خط حاکم است که با رنگ سیاه، سطوحی بینظیر میآفریند، گاه سطوحی وسیع، گاه خرد و کوچک. عمدهترین ویژگی آثار این نقاش، سطوح رنگارنگ و خطوط منحنی است.
او نقاش سطح است و نه حجم، و در این گستره، بیش از همه متاثر از شاگال و پلکله است. ویژگی دیگرش اما نگاه شرقی اوست.
خطوط مشبک رنگارنگ، ارسی یا شیشههای هندسی خوش تراش و رنگین- آبی، زرد، سفید، سبز و عنابی- گلبوتههای چادر و پیراهن که یادآور جامههای سنتی زادگاه سرسبز او مازندران است.
در برخی از تابلوهایش،... رگههای اکسپرسیونیستی میتوان دید.